نام رمان : اشتباه
نویسنده : Maheasal77 کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۲٫۰ (پی دی اف) – ۰٫۱ (پرنیان) – ۰٫۷ (کتابچه) – ۰٫۱ (ePub) – اندروید ۰٫۷ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۱۸۵
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
پسورد : www.98ia.com
منبع : wWw.98iA.Com
با تشکر از Maheasal77 عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)
قسمتی از متن رمان :
گوشی آیفون صورتی رنگشوازتوی کیفش خارج کردوتماسوبرقرارکردکسی که پشت خط بودبعدازسه باربوق خوردن جواب داد:
_ الو؟
_ الوطاها پس کجاموندی؟
_ واقعامعذرت میخوام کلاله.خواستم راه بیفتم بیام که حال مامان بدشدمجبورشدم ببرمش بیمارستان
نگران دستی به مقنعش کشیدوگفت:
_ چیزی شده؟
صدای خونسردطاهاازپشت تلفن خیالشوراحت کرد:
_ نه همون سرگیجه های همیشگی ولی اینبارکمی شدیدتر
_ اه خیالم راحت شد.حداقل بهم خبرمیدادی این همه منتظرت نمونم
_ بازم ازت معذرت میخوام ولی خیلی هول شدم یادم رفت ببخشید
_ اشکالی نداره…راستی!فرداکه میای دانشگاه؟
_ آره آره
_ پس،فردامیبینمت،منتظرم نذاری
_ باشه عزیزدلم،امردیگه؟
_ هیچی بروبه سلامت
_ خداحافظ عشقم
کلافه گوشیشوتوی کولش پرت کردوعصبی ازدانشگاه بیرون زد.زیرلب زمزمه میکرد:
_ اه لعنتی!هرروزیه بهونه داره دیگه نمیتونم تحملش کنم بایدرابطه روتموم کنم،آخه اینم شددوست پسر!مردم دوست دارن ماهم داریم،ایششششش!
دستشوبرای اولین تاکسی که ازاونجامیگذشت بلندکردوسوارشدوتارسیدن به خونه چشماشوروی هم گذاشت.